معنی فارسی puppetdom

B1

دنیا یا حوزه‌ای که در آن عروسک‌ها و هنر عروسکی اهمیت دارد.

The realm or world of puppetry, where puppets are used for art and entertainment.

example
معنی(example):

در دنیای عروسکی، خلاقیت هیچ حد و مرزی ندارد.

مثال:

In puppetdom, creativity knows no bounds.

معنی(example):

هنرمندان در دنیای عروسکی داستان‌های جادویی خلق می‌کنند.

مثال:

Artists in puppetdom create magical stories.

معنی فارسی کلمه puppetdom

: معنی puppetdom به فارسی

دنیا یا حوزه‌ای که در آن عروسک‌ها و هنر عروسکی اهمیت دارد.