معنی فارسی puppysnatch

B1

به‌طور ناگهانی گرفتن یا ربودن چیزی از توله‌سگ.

To snatch or take something away from a puppy suddenly.

example
معنی(example):

او قبل از اینکه سگ این چوب را بگیرد، موفق شد آن را بدزدد.

مثال:

He managed to puppysnatch the stick before the dog did.

معنی(example):

اسباب‌بازی را از توله‌سگ نربایید؛ بگذارید بازی کند.

مثال:

Don't puppysnatch the toy from the puppy; let it play.

معنی فارسی کلمه puppysnatch

: معنی puppysnatch به فارسی

به‌طور ناگهانی گرفتن یا ربودن چیزی از توله‌سگ.