معنی فارسی purfly
B2عمل زیباسازی یا تزئین لبهها یا اطراف یک اثر هنری.
To embellish or adorn the edges of something.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت لبههای نقاشی را پرفلر کند.
مثال:
She decided to purfly the borders of the painting.
معنی(example):
هنرمند لبهها را برای ظاهری شیک پرفلر خواهد کرد.
مثال:
The artist will purfly the edges for a refined look.
معنی فارسی کلمه purfly
:
عمل زیباسازی یا تزئین لبهها یا اطراف یک اثر هنری.