معنی فارسی purga

B1

فرآیند پاکسازی یا تطهیر، معمولاً با روش‌های خاص.

A cleansing or purifying process, often involving rituals.

example
معنی(example):

آنها یک پاکسازی انجام دادند تا اتاق را تمیز کنند.

مثال:

They performed a purga to cleanse the room.

معنی(example):

پاکسازی سنتی شامل سوزاندن گیاهان بود.

مثال:

The traditional purga included burning herbs.

معنی فارسی کلمه purga

: معنی purga به فارسی

فرآیند پاکسازی یا تطهیر، معمولاً با روش‌های خاص.