معنی فارسی purgatively

B2

به‌طور ملین، به روشی که باز کردن روده‌ها و دفع مواد زائد را تسهیل می‌کند، اشاره دارد.

In a manner that acts as a purgative, facilitating the evacuation of bowels.

example
معنی(example):

او از دارو به‌صورت ملین برای پاکسازی بدنش استفاده کرد.

مثال:

She used the medicine purgatively to cleanse her body.

معنی(example):

این گیاهان به صورت ملین در سم‌زدایی موثر هستند.

مثال:

The herbs are purgatively effective in detoxifying.

معنی فارسی کلمه purgatively

: معنی purgatively به فارسی

به‌طور ملین، به روشی که باز کردن روده‌ها و دفع مواد زائد را تسهیل می‌کند، اشاره دارد.