معنی فارسی purposively
B1به طور هدفمند، به گونهای که نشاندهنده هدفی مشخص باشد.
In a manner that is deliberate and purposeful; with intention.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با هدفمند به سمت مقصدش رفت و به حواسپرتیها بیتوجه بود.
مثال:
She walked purposively towards her destination, ignoring distractions.
معنی(example):
او به طور هدفمند صحبت کرد تا مطمئن شود که همه طرح را درک کردهاند.
مثال:
He spoke purposively to ensure that everyone understood the plan.
معنی فارسی کلمه purposively
:
به طور هدفمند، به گونهای که نشاندهنده هدفی مشخص باشد.