معنی فارسی purposiveness
B2وجود هدف و مقصود در اعمال یا رویدادها، به ویژه در کنشهای انسانی یا برنامهها.
The quality of having a specific purpose or intention.
- NOUN
example
معنی(example):
هدفمندی اعمال او برای همه حاضرین مشهود بود.
مثال:
The purposiveness of her actions was evident to everyone present.
معنی(example):
در درمان، هدفمندی طرح درمان برای موفقیت ضروری است.
مثال:
In therapy, the purposiveness of the treatment plan is essential for success.
معنی فارسی کلمه purposiveness
:
وجود هدف و مقصود در اعمال یا رویدادها، به ویژه در کنشهای انسانی یا برنامهها.