معنی فارسی push notification

B1

اعلان‌های فوری که به وسیله دستگاه‌های الکترونیکی ارسال می‌شوند.

Messages sent by an application to notify users of certain events.

example
معنی(example):

من یک اعلان فشار درباره بروزرسانی جدید نرم‌افزار دریافت کردم.

مثال:

I received a push notification about the new software update.

معنی(example):

اعلان‌های فشار به کاربران کمک می‌کند که به‌روز باشند.

مثال:

Push notifications help keep users informed in real time.

معنی فارسی کلمه push notification

: معنی push notification به فارسی

اعلان‌های فوری که به وسیله دستگاه‌های الکترونیکی ارسال می‌شوند.