معنی فارسی pussiest

B2

فوق‌العاده ملایم و دوست‌داشتنی، غالباً به‌عنوان صفتی برای توصیف گربه‌ها یا حیوانات خانگی استفاده می‌شود.

The most affectionate or charming, particularly among cats.

example
معنی(example):

از بین تمام بچه‌گربه‌ها، این یکی جلف‌تر است.

مثال:

Out of all the kittens, this one is the pussiest.

معنی(example):

او گربه‌اش را جلف‌ترین در محله می‌نامد.

مثال:

He calls his cat the pussiest in the neighborhood.

معنی فارسی کلمه pussiest

: معنی pussiest به فارسی

فوق‌العاده ملایم و دوست‌داشتنی، غالباً به‌عنوان صفتی برای توصیف گربه‌ها یا حیوانات خانگی استفاده می‌شود.