معنی فارسی pussy-whips
B1به معنای تحتفشار قرار دادن یا تسلیم کردن دیگران توسط جذابیت یا فریبندگی.
To manipulate someone into submission through charm or persuasion.
- verb
verb
معنی(verb):
(of a woman) To dominate a partner, especially by sexual politics.
example
معنی(example):
او از جذابیتش برای تسلیم کردن همه اطرافیانش استفاده میکند.
مثال:
He uses his charm to pussy-whip everyone around him.
معنی(example):
اجازه نده که تو را تسلیم کند؛ بر مواضع خود بایست.
مثال:
Don't let him pussy-whip you; stand your ground.
معنی فارسی کلمه pussy-whips
:
به معنای تحتفشار قرار دادن یا تسلیم کردن دیگران توسط جذابیت یا فریبندگی.