معنی فارسی put something to rights
B1اصلاح و بهبود شرایط نادرست یا نامناسب، به منظور بازگرداندن وضعیت به حالت طبیعی.
To correct something that is wrong or to restore order.
- IDIOM
example
معنی(example):
آنها باید قبل از ارسال گزارش، اشتباهات را به درستی برسانند.
مثال:
They had to put the errors in the report to rights before submitting it.
معنی(example):
وقت آن است که بعد از مهمانی خانه را مرتب کنیم.
مثال:
It’s time to put the house to rights after the party.
معنی فارسی کلمه put something to rights
:
اصلاح و بهبود شرایط نادرست یا نامناسب، به منظور بازگرداندن وضعیت به حالت طبیعی.