معنی فارسی putout

B1

به معنای خاموش کردن آتش یا شعله، به ویژه زمانی که از مواد قابل اشتعال استفاده می‌شود.

To extinguish a fire or flame.

example
معنی(example):

آتش‌نشان توانست به سرعت شعله‌ها را خاموش کند.

مثال:

The firefighter managed to put out the flames quickly.

معنی(example):

لطفاً سیگارت را قبل از ورود خاموش کن.

مثال:

Please put out your cigarette before entering.

معنی فارسی کلمه putout

: معنی putout به فارسی

به معنای خاموش کردن آتش یا شعله، به ویژه زمانی که از مواد قابل اشتعال استفاده می‌شود.