معنی فارسی putredinal
C1به بوی نامطبوع و آزاردهنده ناشی از تجزیه ماده آلی اطلاق میشود.
Relating to or having the characteristics of putrefaction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بوی پوتریدینال از کمپوست بسیار قوی بود.
مثال:
The putredinal smell from the compost was quite strong.
معنی(example):
برخی از واکنشهای پوتریدینال در تجزیه مواد آلی کمک میکنند.
مثال:
Some putredinal reactions help in breaking down organic materials.
معنی فارسی کلمه putredinal
:
به بوی نامطبوع و آزاردهنده ناشی از تجزیه ماده آلی اطلاق میشود.