معنی فارسی putrefacient
C2به موادی اطلاق میشود که موجب تجزیه و پوسیدگی میشوند.
An agent that causes putrefaction; a substance that promotes decay.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی مواد شیمیایی میتوانند در آزمایشگاه به عنوان یک پوترفاسیانت عمل کنند.
مثال:
Certain chemicals can act as a putrefacient in the lab.
معنی(example):
عوامل پوترفاسیانت میتوانند روند تجزیه را تسریع کنند.
مثال:
The putrefacient agents can accelerate the decay process.
معنی فارسی کلمه putrefacient
:
به موادی اطلاق میشود که موجب تجزیه و پوسیدگی میشوند.