معنی فارسی puzzlehead

B1

فردی که به معماها و چالش‌های ذهنی علاقه‌مند است و به راحتی در حل آنها مشغول می‌شود.

A person who is particularly interested in puzzles; a puzzle enthusiast.

example
معنی(example):

به عنوان یک پازل‌هد، او از چالش‌های پیچیده لذت می‌برد.

مثال:

As a puzzlehead, he enjoyed complex challenges.

معنی(example):

او به عنوان یک پازل‌هد، اغلب به اتاق‌های فرار می‌رفت.

مثال:

Being a puzzlehead, she often attended escape rooms.

معنی فارسی کلمه puzzlehead

: معنی puzzlehead به فارسی

فردی که به معماها و چالش‌های ذهنی علاقه‌مند است و به راحتی در حل آنها مشغول می‌شود.