معنی فارسی pyg

B2

پیکمی، یک قوم کوچک قد که عمدتاً در جنگل‌های بارانی آفریقا زندگی می‌کنند.

A member of certain African peoples whose average height is unusually low.

example
معنی(example):

فرهنگ پیکمی سنت‌های منحصر به فردی دارد.

مثال:

The pygmy culture has unique traditions.

معنی(example):

پیکمی‌ها به خاطر قد کوتاه‌شان شناخته شده‌اند.

مثال:

Pygmies are known for their small stature.

معنی فارسی کلمه pyg

: معنی pyg به فارسی

پیکمی، یک قوم کوچک قد که عمدتاً در جنگل‌های بارانی آفریقا زندگی می‌کنند.