معنی فارسی pygmean

B1

پیکمین، به معنای متعلق به یا شبیه به پیکمی‌ها.

Relating to or resembling pygmies.

adjective
معنی(adjective):

Like a pygmy; very small.

example
معنی(example):

سبک زندگی پیکمین جالب است.

مثال:

The pygmean lifestyle is fascinating.

معنی(example):

هنر پیکمین بازتاب‌دهنده ارتباط عمیق آنها با طبیعت است.

مثال:

Pygmean art reflects their deep connection to nature.

معنی فارسی کلمه pygmean

: معنی pygmean به فارسی

پیکمین، به معنای متعلق به یا شبیه به پیکمی‌ها.