معنی فارسی pygmyisms
B1به ویژگیها یا رفتارهای فرهنگی متعدد مرتبط با اقوام کوچک اشاره دارد.
Collections or list of traits, behaviors, or attributes associated with pygmy societies.
- NOUN
example
معنی(example):
این کتاب به بحث پیرامون مینیاتوریهای مختلف در جامعههای قبیلهای مختلف میپردازد.
مثال:
The book discusses various pygmyisms found in different tribal societies.
معنی(example):
مطالعه مینیاتوریها به حفظ سنتهای آنها کمک میکند.
مثال:
Studying pygmyisms helps preserve their traditions.
معنی فارسی کلمه pygmyisms
:
به ویژگیها یا رفتارهای فرهنگی متعدد مرتبط با اقوام کوچک اشاره دارد.