معنی فارسی pyramidellid

B1

پیرامیدلی، نوعی حلزون که متعلق به خانواده پیرامیدلاهاست و مشخصه آن داشتن پوسته‌های بلند و باریک است.

Any member of the family Pyramidellidae, characterized by their elongated, tapered shells.

example
معنی(example):

حلزون‌های پیرامیدلی به خاطر پوسته‌های کشیده‌شان شناخته می‌شوند.

مثال:

Pyramidellid snails are known for their elongated shells.

معنی(example):

این حلزون پیرامیدلی را می‌توان در آب‌های کم‌عمق پیدا کرد.

مثال:

This pyramidellid can be found in shallow waters.

معنی فارسی کلمه pyramidellid

: معنی pyramidellid به فارسی

پیرامیدلی، نوعی حلزون که متعلق به خانواده پیرامیدلاهاست و مشخصه آن داشتن پوسته‌های بلند و باریک است.