معنی فارسی pyrimethamine
B1پیریومتامین؛ دارویی که برای درمان مالاریا و برخی عفونتهای دیگر استفاده میشود.
A medication used to prevent and treat malaria.
- noun
noun
معنی(noun):
A folic acid antagonist, used in the prophylactic treatment of malaria
example
معنی(example):
پیریومتامین برای درمان مالاریا استفاده میشود.
مثال:
Pyrimethamine is used to treat malaria.
معنی(example):
دکتر به بیمار پیریومتامین تجویز کرد.
مثال:
The doctor prescribed pyrimethamine to the patient.
معنی فارسی کلمه pyrimethamine
:
پیریومتامین؛ دارویی که برای درمان مالاریا و برخی عفونتهای دیگر استفاده میشود.