معنی فارسی quadrijugal

B1

چهارجوگال، به ساختاری اشاره دارد که از چهار جفت تشکیل شده است.

Relating to or having four pairs of structures.

example
معنی(example):

مردم اغلب ساختار چهارجوگال را در انواع خاصی از بلورها توصیف می‌کنند.

مثال:

People often describe the quadrijugal structure in specific types of crystals.

معنی(example):

معدن نشان‌دهنده‌ی تشکیل‌های چهارجوگالی خاصی بود که مختص کلاس خود بود.

مثال:

The mineral exhibited quadrijugal formations unique to its class.

معنی فارسی کلمه quadrijugal

: معنی quadrijugal به فارسی

چهارجوگال، به ساختاری اشاره دارد که از چهار جفت تشکیل شده است.