معنی فارسی quadriglandular

B1

به سیستمی اطلاق می‌شود که شامل چهار غده است و در تنظیمات فیزیولوژیکی نقش دارد.

Referring to a system that involves four glands that function together in the body.

example
معنی(example):

سیستم چهارغده‌ای شامل چهار غده است که به‌طور هم‌زمان کار می‌کنند.

مثال:

The quadriglandular system consists of four glands working together.

معنی(example):

در فیزیولوژی، یک چیدمان چهارغده‌ای می‌تواند بر تعادل هورمونی تأثیر بگذارد.

مثال:

In physiology, a quadriglandular setup can influence hormonal balance.

معنی فارسی کلمه quadriglandular

: معنی quadriglandular به فارسی

به سیستمی اطلاق می‌شود که شامل چهار غده است و در تنظیمات فیزیولوژیکی نقش دارد.