معنی فارسی quadrigenarious
B1به آرایش یا ساختار چهارگانهای اشاره دارد که در زمینههای بیولوژیکی مشاهده میشود.
Describing a structure or arrangement that has four components or aspects, often in biological contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چیدمان چهارگمار مشخصهای منحصر به فرد را در تکامل نشان میدهد.
مثال:
The quadrigenarious arrangement suggests a unique evolutionary trait.
معنی(example):
در زیستشناسی، محققان الگوهای چهارگمار را در برخی گونهها تحلیل میکنند.
مثال:
In biology, researchers analyze quadrigenarious patterns in certain species.
معنی فارسی کلمه quadrigenarious
:
به آرایش یا ساختار چهارگانهای اشاره دارد که در زمینههای بیولوژیکی مشاهده میشود.