معنی فارسی quadrillionths
B1چندین چهارده هزارم، واحدهای اندازهگیری که نشاندهنده قسمتهای بسیار کوچک از یک Quadrillion هستند.
Plural of quadrillionth, referring to multiple parts in a quadrillion equal parts.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند مقدار را در چهارده هزارم گرم اندازهگیری کرد.
مثال:
The scientist measured the quantity in quadrillionths of a gram.
معنی(example):
ما درباره مسافتها که در چهارده هزارم متر اندازهگیری میشوند صحبت میکردیم.
مثال:
We were discussing distances measured in quadrillionths of a meter.
معنی فارسی کلمه quadrillionths
:
چندین چهارده هزارم، واحدهای اندازهگیری که نشاندهنده قسمتهای بسیار کوچک از یک Quadrillion هستند.