معنی فارسی quadripennate
B1ماهیچهای که دارای ساختاری شبیه به پر است و از چهار طرف به یک نقطه متصل میشود.
Having a feather-like arrangement with muscle fibers attached from four sides.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماهیچه به دلیل ساختار شبیه به پرش، به عنوان چهار پر شناخته میشود.
مثال:
The muscle is classified as quadripennate because of its feather-like structure.
معنی(example):
ماهیچههای چهار پر به دلیل آرایششان معمولاً نیروی بیشتری تولید میکنند.
مثال:
Quadripennate muscles tend to generate more force due to their arrangement.
معنی فارسی کلمه quadripennate
:
ماهیچهای که دارای ساختاری شبیه به پر است و از چهار طرف به یک نقطه متصل میشود.