معنی فارسی quadruplator
B1ابزاری که وظیفه ضرب کردن را چهار برابر افزایش میدهد.
A device or tool that multiplies an input value by four.
- NOUN
example
معنی(example):
چهاربر کننده ورودیها را در چهار ضرب میکند.
مثال:
The quadruplator multiplies inputs by four.
معنی(example):
ما برای محاسباتمان از چهاربرکننده استفاده میکنیم.
مثال:
We use a quadruplator for our calculations.
معنی فارسی کلمه quadruplator
:
ابزاری که وظیفه ضرب کردن را چهار برابر افزایش میدهد.