معنی فارسی quakeproof
B2ضد زلزله، به معنای مقاوم در برابر زلزله یا لرزش زمین.
Designed to withstand earthquakes without damage.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ساختمان به گونهای طراحی شده که ضد زلزله باشد.
مثال:
The building is designed to be quakeproof.
معنی(example):
آنها بنیادهای ضد زلزله را برای ایمنی نصب کردند.
مثال:
They installed quakeproof foundations to ensure safety.
معنی فارسی کلمه quakeproof
:
ضد زلزله، به معنای مقاوم در برابر زلزله یا لرزش زمین.