معنی فارسی quakeful

B2

لرزنده، توصیف‌کننده یا اشاره به تحرک زمین.

Characterized by shaking or tremors, especially related to earthquakes.

example
معنی(example):

منظر لرزان یادآور قدرت طبیعت بود.

مثال:

The quakeful landscape reminded us of nature's power.

معنی(example):

او رویداد لرزان را به تفصیل توضیح داد.

مثال:

She described the quakeful event in detail.

معنی فارسی کلمه quakeful

: معنی quakeful به فارسی

لرزنده، توصیف‌کننده یا اشاره به تحرک زمین.