معنی فارسی quaysider

B1

شخصی که در نزدیکی پایگاه آب زندگی می‌کند یا کار می‌کند.

A person who lives or works by the quayside.

example
معنی(example):

به عنوان یک بازدیدکننده پایگاه، من اغلب کشتی‌ها را هنگام آمدن و رفتن تماشا می‌کنم.

مثال:

As a quaysider, I often watch ships come and go.

معنی(example):

به عنوان یک بازدیدکننده پایگاه، دیدگاهی منحصر به فرد از بندر دارم.

مثال:

Being a quaysider gives me a unique view of the harbor.

معنی فارسی کلمه quaysider

: معنی quaysider به فارسی

شخصی که در نزدیکی پایگاه آب زندگی می‌کند یا کار می‌کند.