معنی فارسی quaintness
B1زیبایی و جذابیت ناآشنا و خاص.
The quality of being quaint; charm or attractively unusual.
- NOUN
example
معنی(example):
زیبایی ناآشنا و جذابیت روستا باعث جذب بسیاری از گردشگران شد.
مثال:
The quaintness of the village attracted many tourists.
معنی(example):
من زیبایی ناآشنا فروشگاههای عتیقه را دوست دارم.
مثال:
I love the quaintness of antique shops.
معنی فارسی کلمه quaintness
:
زیبایی و جذابیت ناآشنا و خاص.