معنی فارسی quais
B1پایگاهی در کنار آب برای سوار شدن یا پیاده شدن از وسایل نقلیه آبی.
A platform lying beside water where ships dock.
- NOUN
example
معنی(example):
قطارها از پایگاه در سکوی شماره دو حرکت میکنند.
مثال:
The trains depart from the quai at platform two.
معنی(example):
ما در پایگاه انتظار کشیدیم تا کشتی برسد.
مثال:
We waited on the quai for the ferry to arrive.
معنی فارسی کلمه quais
:
پایگاهی در کنار آب برای سوار شدن یا پیاده شدن از وسایل نقلیه آبی.