معنی فارسی quaintish
B1ناآشنا و جذاب، به شکلی دوستداشتنی و تماشایی.
Somewhat quaint or having a charmingly old-fashioned quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لباس او دارای جذابیت ناآشنا و زیبا بود.
مثال:
Her dress had a quaintish charm.
معنی(example):
کافه دارای جوی ناآشنا و جذاب بود که ما را خوش آمد گفت.
مثال:
The café had a quaintish atmosphere that made us feel welcome.
معنی فارسی کلمه quaintish
:
ناآشنا و جذاب، به شکلی دوستداشتنی و تماشایی.