معنی فارسی quandong
B1 /ˈkwandɒŋ/میوهی کوآندون، نوعی میوهی سرخ و خوراکی است که در استرالیا یافت میشود. همچنین به معنای موقعیت دشوار یا معضلی است که نیاز به راهحل دارد.
A type of fruit native to Australia, or a difficult situation or dilemma.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of several species of Santalum:
معنی(noun):
Any of many species of Elaeocarpus:
معنی(noun):
Highroot quandong (Aceratium concinnum)
معنی(noun):
Buff guandong, grey quandong (Peripentadenia mearsii)
معنی(noun):
A confidence trickster.
example
معنی(example):
میوهی کوآندون قرمز روشن و خوراکی است.
مثال:
The quandong fruit is bright red and edible.
معنی(example):
پیدا کردن راهحلی برای معضل دشوار بود.
مثال:
Finding a solution to the quandary was difficult.
معنی فارسی کلمه quandong
:
میوهی کوآندون، نوعی میوهی سرخ و خوراکی است که در استرالیا یافت میشود. همچنین به معنای موقعیت دشوار یا معضلی است که نیاز به راهحل دارد.