معنی فارسی quanties
B1مقدارهای قابل اندازهگیری، عموماً در زمینه مقادیر فیزیکی یا عددی اشاره دارد.
The amounts or quantities of something, often measurable.
- NOUN
example
معنی(example):
مقدار سیبها هر هفته در بازار متفاوت بود.
مثال:
The quanties of apples varied each week at the market.
معنی(example):
او مقادیر آب در ظروف مختلف را مقایسه کرد.
مثال:
She compared the quanties of water in different containers.
معنی فارسی کلمه quanties
:
مقدارهای قابل اندازهگیری، عموماً در زمینه مقادیر فیزیکی یا عددی اشاره دارد.