معنی فارسی quantimeter
C1ابزاری برای اندازهگیری مقادیر کمیتهای علمی یا فیزیکی.
An instrument for measuring quantities of a scientific or physical nature.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند از یک کمیتسنج برای اندازهگیری حجم گاز استفاده کرد.
مثال:
The scientist used a quantimeter to measure the volume of gas.
معنی(example):
یک کمیتسنج میتواند اندازهگیریهای دقیقی برای آزمایشها ارائه دهد.
مثال:
A quantimeter can provide precise measurements for experiments.
معنی فارسی کلمه quantimeter
:
ابزاری برای اندازهگیری مقادیر کمیتهای علمی یا فیزیکی.