معنی فارسی quantization
B2فرآیند تبدیل مقادیر پیوسته به مقادیر گسسته به منظور نمایش یا پردازش.
The process of constraining an input from a large set to a smaller set.
- NOUN
example
معنی(example):
کوانتیزاسیون فرآیند محدود کردن ورودی از یک مجموعه بزرگ به خروجی در یک مجموعه کوچکتر است.
مثال:
Quantization is the process of constraining an input from a large set to output in a smaller set.
معنی(example):
کوانتیزاسیون سیگنال های صوتی در پردازش صدای دیجیتال اهمیت دارد.
مثال:
The quantization of audio signals is important for digital sound processing.
معنی فارسی کلمه quantization
:
فرآیند تبدیل مقادیر پیوسته به مقادیر گسسته به منظور نمایش یا پردازش.