معنی فارسی quantivalent

B1

دو کمیت که از نظر خاصیت یا مقدار قابل مقایسه و معادل باشند.

Having an equal quantity or value in a certain metric.

example
معنی(example):

دو مقدار کمی معادل هستند اگر بتوان آنها را به طور مساوی مقایسه کرد.

مثال:

Two quantities are quantivalent if they can be compared equally.

معنی(example):

در شیمی، بارها باید از نظر مقداری معادل باشند تا واکنشی رخ دهد.

مثال:

In chemistry, charges must be quantivalent for a reaction to occur.

معنی فارسی کلمه quantivalent

: معنی quantivalent به فارسی

دو کمیت که از نظر خاصیت یا مقدار قابل مقایسه و معادل باشند.