معنی فارسی quarrelproof
B2طراحی یا ویژگی که به گونهای است که از مشاجره جلوگیری میکند.
Designed to prevent conflict or disputes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی ضد مشاجره مبلمان آن را در بین مصرفکنندگان محبوب کرد.
مثال:
The quarrelproof design of the furniture made it a hit among consumers.
معنی(example):
استراتژی ضد مشاجره همزیستی مسالمتآمیز را تضمین کرد.
مثال:
The quarrelproof strategy ensured a peaceful coexistence.
معنی فارسی کلمه quarrelproof
:
طراحی یا ویژگی که به گونهای است که از مشاجره جلوگیری میکند.