معنی فارسی quasiperiodic
B2حرکت یا حالت شبه دورهای به وضعیتی اطلاق میشود که شباهت به حرکت یا تکرار دورهای دارد، اما با تغییرات ناچیزی همراه است.
Having a pattern that repeats periodically but with variations that prevent it from being strictly periodic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیگنال شبه دورهای است و با برخی تغییرات تکرار میشود.
مثال:
The signal is quasiperiodic, repeating with some variations.
معنی(example):
در حرکت شبه دورهای، الگو کاملاً منظم نیست.
مثال:
In the quasiperiodic motion, the pattern is not fully regular.
معنی فارسی کلمه quasiperiodic
:
حرکت یا حالت شبه دورهای به وضعیتی اطلاق میشود که شباهت به حرکت یا تکرار دورهای دارد، اما با تغییرات ناچیزی همراه است.