معنی فارسی quassative
B1شکستنی، مربوط به عملی که در آن مواد شکسته یا تغییر میکنند.
Relating to the act or process of breaking something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرآیند شکستن میتواند مواد را به طور قابل توجهی تغییر دهد.
مثال:
The quassative process can alter the material significantly.
معنی(example):
در مطالعات شکستن، ما بررسی میکنیم که چگونه مواد به نیروها پاسخ میدهند.
مثال:
In quassative studies, we analyze how materials respond to forces.
معنی فارسی کلمه quassative
:
شکستنی، مربوط به عملی که در آن مواد شکسته یا تغییر میکنند.