معنی فارسی quaternitarian

C1

مربوط به نظریه‌ای که بر اساس کواترنیون‌ها بنا شده است.

Relating to or characterized by the use of quaternions.

example
معنی(example):

نظریه‌های کواترنیترین در ریاضیات ابعاد بالاتر مهم هستند.

مثال:

Quaternitarian theories are important in higher-dimensional mathematics.

معنی(example):

او به خاطر کارش به عنوان یک ریاضیدان کواترنیترین شناخته می‌شود.

مثال:

He is known for his work as a quaternitarian mathematician.

معنی فارسی کلمه quaternitarian

: معنی quaternitarian به فارسی

مربوط به نظریه‌ای که بر اساس کواترنیون‌ها بنا شده است.