معنی فارسی quaternity
B2مفهوم یا وجود چهار واحد یا عنصر مرتبط.
The condition of being composed of four elements or principles.
- NOUN
example
معنی(example):
مفهوم کواترنیت به چهار عنصر یا اصل اشاره دارد.
مثال:
The concept of quaternity represents four elements or principles.
معنی(example):
در اساطیر، یک کواترنیت میتواند نماد توازن و هماهنگی باشد.
مثال:
In mythology, a quaternity may symbolize balance and harmony.
معنی فارسی کلمه quaternity
:
مفهوم یا وجود چهار واحد یا عنصر مرتبط.