معنی فارسی quebec
B1استانی در کانادا که دارای زبان و فرهنگ مختص به خود است.
A province in Canada known for its unique French culture.
- NOUN
example
معنی(example):
کیبک به خاطر جمعیت فرانسهزبانش مشهور است.
مثال:
Quebec is known for its French-speaking population.
معنی(example):
من قصد دارم تابستان آینده به کیبک سفر کنم.
مثال:
I plan to visit Quebec next summer.
معنی فارسی کلمه quebec
:
استانی در کانادا که دارای زبان و فرهنگ مختص به خود است.