معنی فارسی queencake

B2

نوعی کیک که معمولاً در مراسم خاص تهیه می‌شود و نشان‌دهنده تجمل و زیبایی است.

A rich cake traditionally made for special events, often decorated elaborately.

example
معنی(example):

او برای مناسبت خاص یک کیک ملکه تهیه کرد.

مثال:

She baked a queencake for the special occasion.

معنی(example):

کیک ملکه با میوه‌ها به زیبایی تزئین شده بود.

مثال:

The queencake was decorated beautifully with fruits.

معنی فارسی کلمه queencake

: معنی queencake به فارسی

نوعی کیک که معمولاً در مراسم خاص تهیه می‌شود و نشان‌دهنده تجمل و زیبایی است.