معنی فارسی querendy
B1حالت یا ویژگی فردی که به دنبال سوال و جواب است.
A characteristic of being inquiring or seeking knowledge.
- OTHER
example
معنی(example):
افراد پرسشگر مشتاق به دانستن بودند.
مثال:
The querendy individuals were eager for knowledge.
معنی(example):
پرسشگری نشانهای از کنجکاوی و رشد است.
مثال:
Being querendy is a sign of curiosity and growth.
معنی فارسی کلمه querendy
:
حالت یا ویژگی فردی که به دنبال سوال و جواب است.