معنی فارسی quesited

B1

سوال پرسیدن یا درخواست توضیح درباره یک موضوع.

To have questioned or inquired about something.

example
معنی(example):

فرآیند سوال کردن دانش خود برای یادگیری ضروری است.

مثال:

The process of quesiting your knowledge is essential for learning.

معنی(example):

او هر مفهوم آموخته‌شده در کلاس را بررسی کرد.

مثال:

He quesited every concept taught in class.

معنی فارسی کلمه quesited

: معنی quesited به فارسی

سوال پرسیدن یا درخواست توضیح درباره یک موضوع.