معنی فارسی quibblers

B1

جمعی از افرادی که به جزئیات کوچکتر می‌پردازند و در بحث‌ها نظارت بیش از حد دارند.

Individuals who nitpick or focus on small details in discussions.

example
معنی(example):

جزئی‌نگران می‌توانند بحث‌های معنی‌دار را مختل کنند.

مثال:

Quibblers can hinder meaningful discussions.

معنی(example):

این گروه پر از جزئی‌نگران بود که هر نقصی را گوشزد می‌کردند.

مثال:

The group was filled with quibblers who pointed out every flaw.

معنی فارسی کلمه quibblers

: معنی quibblers به فارسی

جمعی از افرادی که به جزئیات کوچکتر می‌پردازند و در بحث‌ها نظارت بیش از حد دارند.