معنی فارسی quick on the trigger

B2

سریع و بی‌درنگ عمل کردن، به خصوص در موقعیت‌های حساس.

Acting quickly, often without careful consideration.

example
معنی(example):

او در تیراندازی سریع است و اغلب بدون فکر واکنش نشان می‌دهد.

مثال:

He is quick on the trigger and often reacts without thinking.

معنی(example):

سریع بودن در تیراندازی می‌تواند به اشتباهات در تصمیم‌گیری منجر شود.

مثال:

Being quick on the trigger can lead to mistakes in decision-making.

معنی فارسی کلمه quick on the trigger

: معنی quick on the trigger به فارسی

سریع و بی‌درنگ عمل کردن، به خصوص در موقعیت‌های حساس.