معنی فارسی quick-moving

B1

سریع‌الحركه، به چیزی اشاره دارد که به سرعت و با چابکی انجام شود.

Moving swiftly and efficiently.

example
معنی(example):

نهر سریع‌الحركه از دره عبور می‌کند.

مثال:

The quick-moving stream flows through the valley.

معنی(example):

او به خاطر تصمیمات سریع‌الحركه‌اش در کسب و کار شناخته شده است.

مثال:

She is known for her quick-moving decisions in business.

معنی فارسی کلمه quick-moving

: معنی quick-moving به فارسی

سریع‌الحركه، به چیزی اشاره دارد که به سرعت و با چابکی انجام شود.