معنی فارسی quickbeams
B1پرتوهای سریع و روشن که معمولاً به نور قوی و زودگذر اشاره دارند.
Quick flashes or beams of light, often implying a fleeting or ephemeral quality.
- noun
noun
معنی(noun):
The European rowan tree.
example
معنی(example):
پرتوهای سریع نور مسیر تاریک را روشن کردند.
مثال:
The quickbeams of light illuminated the dark path.
معنی(example):
او پرتوهای سریعی را که در هوا میرقصیدند دنبال کرد.
مثال:
She followed the quickbeams dancing in the air.
معنی فارسی کلمه quickbeams
:
پرتوهای سریع و روشن که معمولاً به نور قوی و زودگذر اشاره دارند.